نوشته‌ها

مشهد مقدس – تابستان ۶۶

از راست به چپ:‌

ردیف بالا: اکبر طیبی – شهید پازوکی – خسرو تاجیک – مهدی خراسانی

ردیف پایین: حسین گلستانی – شهید تاجیک – شهید فخرالدین

زیارت مشهد مقدس

از راست به چپ:

شهید فخرالدین – حسین گلستانی – اکبر طیبی – مهدی خراسانی – شهید تاجیک –

شهید نورالله پازوکی – آقا کوچولو (برادر شهید پازوکی)

ارتفاعات ماووت

از راست به چپ:

ردیف بالا: ؟ – ؟ – شهید تاج الدین – ؟ – شهید اشرف – ؟ – شیرین – ؟ – شهید رجایی- ؟ – شهید سعید رحیمی- ؟ شهید مهدی قائمی – وثوقیان – شهید مهدی تاجیک – شهید گوگونانی

ردیف پایین: غلامی – بهارلو – ؟ – ؟ – حاج باقر – شهید فخرالدین – شهید زندی

ساعاتی قبل از شهادت

به روایت: مهدی صاحبقرانی

از راست به چپ: حسین گلستانی، مهدی صاحبقرانی، شهید مهدی تاجیک، شهید فخرالدین

توی دوستان جبهه ای و غیرجبهه ای کمتر کسی مثل فخرالدینو داشتم. خوش بحالش که رفت، یادم میاد ساعات و دقیقه های قبل شهادتشو، رفتیم کنار چشمه ای که نزدیک چادرمون واقع شده بود ،آستینامو بالا زدم و سرشو با آب چشمه شستم، یادم میاد وقتی داشتم موهاشو با چفیه خشک می کردم، صورتش اینقدر قشنگو زیبا شده بود، مثل فرشته ها. ازعلاقه ای که بهش داشتم بغلش کردم و این احساس بهم دست داد که دیگه مهدی رفتنیه. موهاشو با چفیه بستم و بعد بهش خندیدمو گفتم! حالا قیافت مثل افغانیا شده. لبخند قشنگو مهربونش که همیشه پاسخی برای همرزمانش بود رو لباش دوباره نقش بستو آروم آروم زیر لب زمزمه کرد و گفت:

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم …….که چرا غافل ز احوال دل خویشتنم تا آخر…..

یادش بخیر …یادش بخیر.

خوش بحالش و بدا به حال ما.