فاذا فرغت فانصب

بسم الله الناصر المستضعفین

فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب

 

تقریبا دو ماه دیگر از نوشتن مقاله اولم در مورد اوقات خود در سه ماه تعطیلی می گذرد و من که میتوانستم در این سه ماه حتی دروس سال سوم نظری را بخوانم به وقت گذرانی گذراندم و در اوایل شهریور به فکر این کار افتادم اما افسوس!!!

حال که سه ماه دیگر به مرگ نزدیک شده ام ولی هنوز کار مثبتی انجام نداده ام به تأسف بر انگشتان خود نگرم.

خدایا! من می توانستم بهتر از این در راهت خدمت کنم؟؟؟ ولی اگر می توانستم و نکردم از خودت طلب آمرزش می کنم، این اوقات از اوقاتی است که دیگر هرگز به دستم نخواهد آمد.

اکنون حدود ۱۰ روز به اول مهر باقی مانده و من عاطل و باطل فقط رشد حسی کرده ام و از رشد فکری و عقلی خبری نیست و شاید عقبگرد نیز کرده باشم. خدایا دوست داشتم آنچنان بودم که تو دوست می داشتی و آنچنان زندگی می کردم که تو معین کرده و مقرر داشته ای (انتظار داری) ولی خوب با این احوال من روزنه امیدی در آن ظلمات می بینم و آن نور رحمت و امید به رحمت توست که مرا از این ؟ بیرون آورده به آنچه شایسته است رهنمون کنی. من دو سال دیگر که با چشم به هم زدن رد می شود در پیش دارم و باید در این دو سال آنچنان برنامه ریزی کنم که هم از نظر روحی و هم از نظر فکری و اراده و فعالیت بیشترین پیشرفت را کرده باشم.

خدایا! من در سراشیبی سقوط به بدبختیها، بی ارادگی ها، ناامیدی ها و سختی ها قرارگرفته ام. خدایا من در امید نورم، نوری تابناک که سراسر وجودم را فراگیرد و مرا نجات دهد و جز تو چه کسی شنوای رازها و برآورده کننده آرزوهای افراد می باشد. پس از تو می خواهم که مرا نه تنها هدایت کنی بلکه مرا هادی قرار دهی.

 

والسلام

شهریور ۶۱ – صادق مهدی برزی – کلاس دوم تجربی- دبیرستان دهخدا

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *