رمضان به یاد تو
ورود به ماه مبارک رمضان همیشه منو یاد سفره‌های صمیمی افطار سال ۶۱ میندازه که تو ایوون نسبتا پهن خونه زیر درخت مو فرش پهن می‌کردیم و سماور و …
تنها چیزی که خیلی واضح تو ذهنم مونده غیبت همیشگی داداش صادق موقع اذان مغرب از سفره افطار بود و تعجب همیشگی من که تو اون روزای طولانی و گرم که دم افطار به هیچ چیز جز رفع تشنگی فکر نمیکردم چه جوری صادق اول نمازش رو میخوند و بعد میومد روزه اش رو افطار می‌کرد.
البته این کار رو تقریبا همه اعضای خانواده (به جز من) گاه و بیگاه انجام میدادن اما صادق همیشه همیشه اول سفره افطار غیبت میخورد و …
همه میگفتن اصلا صادق با همه عالم و آدم فرق می‌کنه. نمازهای اول وقت، طولانی و با توجه قلبی‌اش زبانزد همه دوست و فامیل بود و من هنوز نتونستم بفهمم تو اون نمازهای قشنگش با خدا چی می‌گفت و اصلا چه حسی پیدا می‌کرد که اونو هیچ وقت با هیچ چیز عوض نکرد.
برای اونایی که صادق رو خیلی نمیشناختن شاید خالی از لطف نباشه که بگم صادق کمتر از سه ماه پس از اولین حضورش تو جبهه (در فروردین ۱۳۶۲) و در سن ۱۷ سالگی مفقودالاثر شد و چند سال پس از شهادت فخرالدین توسط گروه تفحص تنها چند قطعه از استخوانهای بدنش برگشت که از روی پلاک و لباس و جانمازش شناسایی شد و نزدیک فخرالدین به خاک سپرده شد.
از خصوصیات اخلاقی‌اش تا جایی که یادم میاد این بود که خیلی منظم و مرتب بود و در انجام اصول و فروع دین بسیار پایداری داشت و مهربون و باگذشت بود و خلاصه یه الگوی خوب بود برای خوب زندگی کردن و یه الگوی خوب موند برای ما تا ابد.
یادش گرامی
ۀ تویی که نمی شناختمت ۀ شاید این جمله بهترین احساسی باشه که میشه برای صادق عزیز ابراز کرد من زیاد مطالبی رو که در باره صادق نوشته بودید رو مطالعه و پیگیری نکرده بودم فرصتی پیدا شد تا اونا رو یه مقدار با حوصله و دقت بیشتری بخونم خداییش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم صادق تو اون سن و سال برنامه خودساری رو گفته که خیلی ساده ولی خیلی پر محتواست ویا صحبتهایی که با ما کرده خیلی اموزنده هست .یک لحظه ارزو کردم که ای کاش اون زمان توی جبهه میتونستم کنارش باشم .حالا میفهمم که فخرالدین اون حالات و روحیات باحال رو شاید از داداش بزرگتر اموخته بود .به هر حال خیلی لذت بردم از این مطالب دستتون درد نکنه کار قشنگی کردین .امیدوارم روح پدربزرگوارتون واخوین شهیدتون با سرور و سالار شهیدان محشور بشن .انشاالله
ممنون
صادق واقعا مرد خدا بود
مامان و کاظم از صادق بیشتر یادشونه
اما رفتارهاش اونقدر تأثیرگذار بود که با وجودی که زمان شهادتش من ۱۱ سال بیشتر نداشتم خیلی چیزا از معنویتش یادمه
روحش شاد
کاش فراموشمون نکرده باشه
سلام
خوش به حال گیاهان
که عاشق نورند
و دست منبسط نور
روی شانه ی آن هاست(سهراب)
سلام
زنده نگه داشتن نام و یاد و راه و اهداف شهداء و گسترش آن مصداق حضور فعال در سنگر جنگ نرم است /
انشاء الله شهداء هم راضی باشند و خداوند اجر شهید به شما عنایت فرماید .
التماس دعا
—
ممنون
انشالله که بتونیم ادامه دهندگان واقعی راهشون باشیم و ارزشهاشون رو قدر بدونیم و پاس بداریم.
خوشا به حال آنان که با خضاب خون به خدا و امامشان پیوستند و بدا به حال ما(من) باید بسوزم و زمانه را بنگرم که کی باز شاید دروازده شهادت باز شود و آیا باز لایق خواهم بود که به جوار شهدا بپیوندم خوشا به حال خانواده شهدا بهشتشان تضمین شده خوشا به حال خانواده شهدا خواهران شهید و برادران شهید و خوشا به حال فرزندان شهید ضمانت شده اند. خدایا ما را هم لایق کن و شهادت در راهت را نصیبمان کن . به خدا دیگر از این دنیای فانی و از این همه جور و ستم و این همه فساد خسته شده ایم ما را شهید در راه ولایت کن.
هر روز این جمله حضرت امام (ره )را باخود مرور کنیم وفکر کنیم یعنی چه ؟((شهدا در قهقه مستانشان ودر شادی وصولشان عند ربهم یر زقونند ))………..بچه ها کجا بودیم ؟!!!کجا هستیم ؟؟؟؟!!!!
زنده نگاهداشتن یاد شهدا خود یک جهاد است خداوند اجروصبر جلیل به بازماندگان عنایت فرماید