00مهدی برزیمهدی برزی2011-07-25 19:29:042011-07-25 19:29:04چندی قبل از عملیات والفجر ۱
3پاسخ
علی معصومی گفته:
سلام خداوند و ملائکه بر شهدای والفجر یک و دیگر شهدا .پرکشیدگانی که عاشق بودند و رفتند و عند ربهم یرزقون هستند . و ما مانده ایم و ۲۸ سال حسرت و آه دل .خدایا ،محبوبا بخون گلوی مولایم حسین قسمت میدهم یادت نره مرا هم مثل شهدا ببری
یاد چنانه و گردان حمزه و گروهان باهنر و دسته روح ا.. و شهید مسعود فرهمند که فرمانده دسته بود و در انتهای کانال با آرپجی شهید شد بخیر
باسلام دوست عزیز ماماندیم وهزاران درد. من بیشتر وقتها گریه می کنم و حس می کنم قفسه سینه ام تنگ شده ولی دوست عزیز این را بدان که اصلا کسی نمی تواند تصورکند ان ۶-۷ روز بجز ماها که در ان شرایط بودیم و ما غیراز دعا به ارواح شهدا کاری از دستمان بر نمی اید
ایمیل مستقیم من .n_nissi at yahoo dat com
خدا حافظ
عملیات والفجر یک اولین عملیاتی بود که بطور مستقیم در آن شرکت کردم یکی از پر معنویت ترین دورانم در آن زمان بود واحساس عجیبی داشتم مقداری آنطرف تر از چادرها بعضی ها برای خود قبر کنده بودند وشبها با خدای خود مناجات میکردندچه حال وصفایی و هرچند در آن مقطع احساسم آن بود که در این عملیات شهید خواهم شد ولی زهی خیال باطل دیگرانی که دیرتر از ما آمدند زودتر از ما رفتندوما منده ایم اندر حسرت آن روزها ایکاش که زمان به عقب بر می گشت .
سلام خداوند و ملائکه بر شهدای والفجر یک و دیگر شهدا .پرکشیدگانی که عاشق بودند و رفتند و عند ربهم یرزقون هستند . و ما مانده ایم و ۲۸ سال حسرت و آه دل .خدایا ،محبوبا بخون گلوی مولایم حسین قسمت میدهم یادت نره مرا هم مثل شهدا ببری
یاد چنانه و گردان حمزه و گروهان باهنر و دسته روح ا.. و شهید مسعود فرهمند که فرمانده دسته بود و در انتهای کانال با آرپجی شهید شد بخیر
باسلام دوست عزیز ماماندیم وهزاران درد. من بیشتر وقتها گریه می کنم و حس می کنم قفسه سینه ام تنگ شده ولی دوست عزیز این را بدان که اصلا کسی نمی تواند تصورکند ان ۶-۷ روز بجز ماها که در ان شرایط بودیم و ما غیراز دعا به ارواح شهدا کاری از دستمان بر نمی اید
ایمیل مستقیم من .n_nissi at yahoo dat com
خدا حافظ
عملیات والفجر یک اولین عملیاتی بود که بطور مستقیم در آن شرکت کردم یکی از پر معنویت ترین دورانم در آن زمان بود واحساس عجیبی داشتم مقداری آنطرف تر از چادرها بعضی ها برای خود قبر کنده بودند وشبها با خدای خود مناجات میکردندچه حال وصفایی و هرچند در آن مقطع احساسم آن بود که در این عملیات شهید خواهم شد ولی زهی خیال باطل دیگرانی که دیرتر از ما آمدند زودتر از ما رفتندوما منده ایم اندر حسرت آن روزها ایکاش که زمان به عقب بر می گشت .